راستش شما هم حق داری! 
کسی تا مزۀ ریاست و مدیریت زیر زبانش نیامده باشد، ممکن است راحت حرف از تقوا و خویشتنداری بزند. ولی وقتی می توانی به اغلب خواسته هایت برسی بگونه ای که حتی آب از آب تکان نخورد، چرا نباید برسی؟ چرا نباید پشت خودت را ببندی؟
واقعا چه دلیلی آدمی باید داشته باد تا هنگام قدرت و توانمندی، پا کج نگذارد؟ جز عقالِ معرفت به دنیا و شناخت باطن دنیایی که در دسترسش می باشد، چه چیزی می تواند شکم و دامن او را از دنیای حرام پاک نگه دارد؟

امیرمومنان علی علیه السلام، در نامه ای (نامۀ 45 نهج البلاغه) که به سبب ملامت خطای یکی از فرماندارانش نوشته اند، به شیوه ای هنرمندانه دنیا را به او نشان می دهند. ایشان به عثمان ابن حنیف انصاری یاد می دهند که دنیا را در مقابل خود حاضر ببیند و با او اینگونه صحبت کند
"اى دنیا از من دور شو!
مهارت را بر پشت تو نهاده، و از چنگالهاى تو رهایى یافتم، 
و از دامهاى تو نجات یافته، و از لغزشگاه هایت دورى گزیده ام، 
کجایند بزرگانى که به بازیچه هاى خود فریبشان داده اى؟ 
کجایند امت هایى که با زور و زیورت آنها را فریفتى؟ که اکنون در گورها گرفتارند! و درون لحدها پنهان شده اند
اى دنیا به خدا سوگند! 
اگر شخصى دیدنى بودى، و قالب حس کردنى داشتى، حدود خدا را بر تو جارى مى کردم، 
به جهت بندگانى که آنها را با آرزوهایت فریب دادى، و ملتهایى که آنها را به هلاکت افکندى، 
و قدرتمندانى که آنها را تسلیم نابودى کردى، و هدف انواع بلاها قرار دادى که دیگر راه پس و پیش ندارند،
اما هیهات! 
کسى که در لغزشگاه تو قدم گذارد سقوط کرد، و آن کس که بر امواج تو سوار شد غرق گردید، 
کسى که از دامهاى تو رست پیروز شد، 
آن کس که از تو به سلامت گذشت نگران نیست که جایگاهش تنگ است، زیرا دنیا در پیش او چونان روزى است که گذشت.
از برابر دیدگانم دور شو، 
سوگند به خدا، رام تو نگردم که خوارم سازى، و مهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهى مرا بکشانى، به خدا سوگند، سوگندى که تنها اراده خدا در آن است، 
چنان نفس خود را به ریاضت وادارم که به یک قرص نان، هرگاه بیابم، و به نمک به جاى نان خورش قناعت کند، 
و آنقدر از چشم ها اشک ریزم که چونان چشمه اى خشک درآید، و اشک چشم پایان پذیرد. 
آیا سزاوار است که چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند، و گله گوسفندان پس از چرا کردن به آغل رو کنند، و على نیز از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند؟ 
چشمش روشن باد! 
که پس از سالیان دراز، چهار پایان رهاشده، و گله هاى گوسفندان را الگو قرار دهد!! 
خوشا به حال آن کس که مسوولیتهاى واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده، و در راه خدا هرگونه سختى و تلخى را به جان خریده، و به شب زنده دارى پرداخته است، 
و اگر خواب بر او چیره شود بر روى زمین خوابیده، و کف دست را بالین خود قرار مى دهد، در گروهى که ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده، و پهلو از بسترها گرفته، و لبهایشان به یاد پروردگار در حرکت و با استغفار طولانى گناهان را زدوده اند. (آنان حزب خداوندند، و همانا حزب خدا رستگار است.)
مسئول محترم نظام جمهوری اسلامی! 
در هر رده و شان مدیریتی که هستی؛ 
لطفا یکبار امتحان کن و در خلوت خودت با دنیا به مکالمه بنشین و با این عبارات او را خطاب کن و ببین در قلبت نسبت به دنیا تغییری رخ خواهد داد یا خیر... .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: